این روزها از سدگتوند که بر روی کارون زده شد زیاد میشنویم. احداث آن به دلیل اشتباه در مکانیابی باعث شوری بخش مهمی از آب خوزستان شده است..طرح اولیه سد، متعلق به آمریکایی ها و زمان شاه است. گنبدها و رگههای نمکی در اطراف محل آبگیری سد، باعث شوری آب شدند و این آغاز فاجعه بود.
وظیفه این سد، تأمین بخشی از برق، کنترل سیلاب های فصلی کارون و کمک به کشاورزی در پایین دست بوده است. علیرغم اینکه آقای احمدينژاد هیچ وقت گزینه مورد تایید بنده نبودند اما سد گتوند را احمدی نژاد نساخته است. احداث این سد اواخر دوره آقای هاشمی رفسنجانی در سال۱۳۷۶ شروع شد.
در زمان شروع طراحی و اجرای عملیات احداث سد، زنگنه وزیر نیرو و دکتر منافی، رییس سازمان محیط زیست بود. خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج. تونل ها و گالری های سد در زمان دولت آقای خاتمی انجام شد. آن زمان، بیطرف وزیر نیرو و ابتکار رییس سازمان محیط زیست بود.
سال ۱۳۸۳ مشخص شد شور شدن، تهدید جدی برای آب سد گتوند است و مکانیابی کاملا غلط بوده است. یعنی هر چه از سال۷۵ تا ۸۳ ساخته شده بود اشتباه بوده است. تا اینجا هر چه بوده زحمات دولت های سازندگی و اصلاحات بود. برای مواجهه با این اشتباه بزرگ در زمان احمدی نژاد، دو راه وجود داشت.
یا باید عملیات احداث سد را ناتمام میگذاشتند و هزاران میلیارد هزینه را چشم پوشی میکردند و یا به نحوی، با روش هایی مقابل نفوذ نمک به آب را میگرفتند. ایکاش، همان روش اول را انتخاب میکردند. زمانی که فتاح وزیر نیرو و واعظ جوادی رییس سازمان محیط زیست بودند که متاسفانه محیط زیست حرفی نزد و شاید حرفی برای گفتن نداشت و شاید هم جرئت سخن گفتن نداشتند.
سدگتوند ، علیرغم هشدار فعالان محیط زیستی تکمیل و افتتاح شد. هنوز نمیدانیم شرکت مهاب قدس بعنوان مجری مطالعات طرح ، آیا اثرات اینگنبدهای نمکی را پیش بینی کرده بود یا خیر. آیا مقامات دولتی، علیرغم آگاهی از وجود گنبدهای نمکی نسبت به شروع، اجرا و بهره برداری از آن اصرار کرده اند؟ هر چه هست مکانیابی غلط سد گتوند محرز است.
مدتی بعد از افتتاح سد، فاجعه آغاز شد. به نحویکه شوری آب زیر سد ۵/۵ برابر شوری آب خلیجفارس شد.
دیگر کاری از دست کسی بر نمیآمد. دیگر هر کسی در راس سازمان محیط زیست و وزارت نیرو قرار میگرفت عملا در برابر عمل انجام شده بود. شاید برای همین عیسی کلانتری که از ضعیف ترین روسای سازمان محیط زیست بوده اند ، آن حرفهای شجاعانه را گفتند چون موضوع فقط انتقاد بود و حرف زدن.
کلانتری گفت مجریان پروژه سد گتوند باید به خاطر اجرای آن محاکمه شوند. البته او به صراحت میگوید مکانیابی قبل از انقلاب درست بوده اما بعد از انقلاب گفتند که چون آمریکاییها میخواستند مخزن سد کوچک باشد به همین دلیل جای آن را نادرست تعیین کردند. یعنی توهم توطئه ! یعنی نادیده گرفتن تخصص.
بنده شخصا معتقدم مدیران مرتبط با شروع،ساخت و افتتاح آن تعمدا مرتکب این خطای بزرگ زیست محیطی نشده اند. آنها فقط احتمالا به این جمله شهید چمران معتقد نبودند. از شهید چمران پرسیدند: تعهد بهتر است یا تخصص ؟ ایشان در پاسخ می گویند: تقوا از تخصص لازمتر است، آ نرا میپذیرم،اما میگویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بی تقواست.
اگر مدیران ارشد سرجایشان نباشند، خیلی زود نتایجش برای کشور معلوممیشود. شاید در این سالها، اگر یک نفر نمیگویم متخصص بلکه آگاه به محیط زیست، بعنوان رییس سازمان محیط زیست منصوب میشد بسیاری از فجایع فعلی رخ نمیداد. شاید یک رییس سازمانمحیط زیست شجاع، توانمند و متخصص میتوانست جلوی شروع چنین اشتباهاتی را بگیرد.
در خاتمه، جمله ای ساده عرض میکنم که ثبت شود. با شرایط فعلی کشور عزیزمان ایران، بزرگترینچالش تمام دولتهای آتی محیط زیست خواهد بود و بس! تمام مسائل اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و معیشتی به طور مستقیم به محیط زیست گره خورده است. حال خود دانید!