در زندگی روزمره، هرکسی ممکن است با حوادث طاقت فرسا، ترسناک و خارج از کنترل روبرو شود. ما ممکن است دچار حادثه رانندگی شویم، قربانییک تجاوز باشیم یا شاهد یک حادثه دردناک باشیم. پلیس،آتش نشان ها وکارکنان آمبولانس ها و مشاغلی از این دست با احتمال بیشتری با چنین حوادثی روبرو می گردند،آنها اغلب مجبورند با حوادث ترسناک مقابله کنند. اغلب مردم ، بعد از مدتی بدون هیچ کمکی با این تجربیات کنار می آیند. اگرچه در بعضی افراد تجربیات تلخ واکنشی را ایجاد می کند که ممکن است برای ماه ها یا سال ها طول بکشد. ما این واکنش را اختلال استرسی پس از حادثه یا اختصارا (PTSD)می نامیم.
چگونه (PTSD)شروع میگردد؟
PTSD می تواند پس از هر حادثه تلخی آغاز گردد. یک حادثه تلخ، حادثه ای می باشد که ما در آن احساس خطر می کنیم، زندگی مان در معرض تهدید است یا شاهد مردن و یا مجروح شدن دیگران باشیم. بعضی از نمونه های بارز حوادث تلخ شامل حوادث شدید جاده ای، درگیری های نظامی، تجاوزهای شخصی، حملات تروریستی، حوادث ناگوار طبیعی، داشتن بیماری های لاعلاج یا حتی شنیدن حوادث غیر منتظره و یا مرگ ناگهانی بستگان می تواند آغازگر PTSD باشد.
چه وقت PTSD شروع می گردد؟
علائم PTSD می تواند بعد از یک تاخیر چند هفته ای و یا چند ماهه شروع گردند. آنها معمولا در طی ۶ ماه پس از حادثه ناگوار ظاهر می گردند.
بسیاری احساس غم عمیق، افسردگی، اضطراب، احساس گناه و یا عصبانیت می کنند. به غیر از این احساسات قابل درک، سه نوع عمده علائم دیگر هم وجود دارند:
1- فلاش بک و کابوس (آن حادثه مداوما پیش چشم تان تکرار می شود)
2- دوری گزینی و بی تفاوتی (شما از مکان ها و افرادی که باعث بخاطر آوردن حادثه می گردند اجتناب می ورزید)
3- در حالت گارد بسر بردن (شما ممکن است همیشه در حالت آماده باش بسر ببرید گویی که منتظر خطر می باشید)
چرا حوا دث ناگوار بسیار تکان دهنده هستند؟
زیرا آنها این احساس را که زندگی زیبا و تا حدمعقولی ایمن می باشد را تحت تاثیر قرار می دهند. یک حادثه ناگوار بطور واضحی به ما می گوید که ما ممکن است در هر لحظه ای فوت کنیم. علایم PTSD قسمتی از یک واکنش طبیعی به یک حادثه بالقوه مرگ آور می باشد.
آیا هر کسی بعد از یک حادثه دچار PTSDمی گردد؟
نه. اما تقریبا هر کسی علایم PTSD را در طی ماه اول تجربه خواهد کرد. این به شما کمک خواهد کرد که به پیش بروید و همچنین باعث فهم آن تجربیات تلخ می گردد. این یک واکنش استرسی حاد می باشد. اغلب افراد پس از چند هفته به آرامی با اتفاقات پیش آمده کنار می آیند و علایم استرس به مرور از بین می روند.
آیا حوادث روزمره هم ممکن است PTSDایجاد کنند؟
هر کسی ممکن است گهگاه دچار احساس استرس شود. متاسفانه، کلمه فشار (stress) با دو معنای مختلف استفاده می شود:
- احساس درونی ما از نگرانی و فشار جسمانی و روحی.
- یا مشکلات زندگی که این احساسات را به ما می دهند. این مشکلات می توانند شامل کار، روابط شخصی و یا مسائل مالی باشند. بر عکسPTSD ، این مشکلات ذکر شده همیشه با ما هستند. آنها قسمتی از زندگی طبیعی ما می باشند اما می توانند اضطراب، افسردگی، خستگی و سر درد ایجاد کنند. آنها همچنین می توانند باعث تشدید بعضی مشکلات جسمانی مانند زخم معده و ناراحتی های پوستی گردند. آنها بطور قطع مشکل زا هستند اما آنها PTSD نیستند .
چرا اغلب PTSDتشخیص داده نمی شود؟
- هیچکس تمایل ندارد درباره حوادث و احساسات ناگوار صحبت کند .
- بعضی افراد نمی خواهند بپذیرند که مشکلی دارند؛ چرا که نمی خواهند به عنوان یک انسان ضعیف و یا از نظر ذهنی ناپایدار به آنها نگریسته شود .
- پزشکان و متخصصات انسان هستند. آنها ممکن است دچار ناراحتی شوند اگر ما درباره آن حوادث خوفناک و مهیب صحبت کنیم.
- افراد مبتلا به PTSD ممکن است احساس کنند که راحت تر آن است درباره مشکلات همراه آن مانند، سر درد، مشکلات خواب، بیقراری، افسردگی، فشار روحی، استفاده از مواد روان گردان، مشکلات خانوادگی و یا مشکلات مربوط به کار صحبت کنند.
چگونه می توانم بفهمم که PTSDدارم؟
آیا شما یک حادثه تلخ از نوعی که در این مطلب توضیح داده شده داشته اید؟
اگر داشته اید:
- آیا شما خاطرات واضح و زنده، فلاش بک و یا کابوس دارید؟
- آیا شما سعی می کنید که از چیزهایی که باعث بخاطر آوردن آنها می شوند اجتناب کنید؟
- آیا گاهی اوقات دچار کرختی احساسی می گردید؟
- آیا دچار بیقراری و اضطراب بدون دلیل می گردید؟
- آیا بیشتر از حد معمول می خورید، می نوشید و یا مواد مخدر استفاده می کنید؟
- آیا احساس می کنید که احساسات شما قابل کنترل نیست؟
- آیا احساس می کنید که کنار آمدن با دیگران سخت می باشد؟
- آیا احساس افسردگی یا خستگی می کنید؟
اگر این علائم کمتر از ۶ هفته بعد از حادثه می باشد و در حال بهبود می باشند، این ممکن است یک واکنش طبیعی تطابقی تلقی گردد. اگر این علائم بیشتر از ۶ هفته بعد از حادثه طول کشیده و در حال بهبود نیستید بهتر است با پزشک صحبت کنید.
کودکان و PTSD
PTSDممکن است در هر سنی ایجاد شود. کودکان کم سن وسال ممکن است تخیلات غم انگیز از حادثه واقعی داشته باشند که بعدا ممکن است به کابوس درباره هیولا تبدیل گردد .آنها اغلب حادثه را در بازی هایشان زنده می کنند. بعنوان مثال،کودکی که درگیر یک حادثه جدی تصادف بوده است ممکن است بطور مکرر آن حادثه را با ماشین های اسباب بازی تکرار کند. ممکن است آنها علاقه شان را به چیزهایی که قبلا علاقه مند بودند از دست بدهند. ممکن است باور اینکه آنها به سنین بزرگسالی خواهند رسید برایشان دشوار باشد .آنها اغلب از درد معده و یا سر درد شکایت می کنند .
چگونه می توانیم به خودمان کمک کنیم؟
بایدها:
- سعی کنید زندگی را تا حد امکان به حالت نرمال برگردانید .
- به زندگی روزمرتان بازگردید .
- درباره اتفاقی که افتاده است با کسی که اعتماد دارید صحبت کنید .
- تمرینات آرام بخش را انجام دهید .
- به سر کار برگردید .
- بصورت منظم بخورید و ورزش کنید .
- به محلی که آن حادثه اتفاق افتاده است برگردید.
- لحظاتی را با خانواده و دوستان صرف کنید .
- با احتیاط رانندگی کنید، زیرا ممکن است تمرکزتان ضعیف باشد .
- بصورت کلی محتاط باشید، حوادث در این لحظات با احتمال بیشتری اتفاق می افتند .
- با دکترتان صحبت کنید .
- انتظار بهبود داشته باشید .
نبایدها:
- خودتان را بخاطر PTSD ملامت نکنید. علائم PTSD نشانگر ضعف شما نیست. این علائم، علائم طبیعی در افراد طبیعی به حوادث تلخ می باشند.
- احساساتتان را در خودتان نگه ندارید. اگر دچار PTSD شدید، آنها را در خودتان نگه ندارید چرا که درمان معمولا بسیار موفقیت آمیز است .
- از صحبت کردن درباره آن اجتناب نکنید .
- انتظار نداشته باشید که خاطرات سریعا از بین بروند. آنها ممکن است برای مدتی با شما باشند.
- زیاده از حد از خودتان انتظار نداشته باشید. به خودتان زمان بدهید تا تطابق به آنچه اتفاق افتاده است رخ دهد .
- از دیگران دوری نکنید .
- از مصرف بیش از اندازه الکل، قهوه و سیگار اجتناب کنید .
- خودتان را بیش از اندازه خسته نکنید .
- وعده های غذایتان را فراموش نکنید .
- به تنهایی تعطیلات را سپری نکنید .
درمان :
فرآیند درمان بیمار مبتلا به PTSD تلفیقی از دو رویکرد روان شناسی شناختی و رفتارگرایی است. مداخلات رفتاری شامل: آموزش نحوه مواجه موثر با ترسها، اجتناب از اماکن یا افرادی که وقایع را یادآوری میکند، میباشد؛ همچنین استفاده از تکنیک آرامبخش و پذیرش احساسات بیمار در کاهش نشانگان استرس پس از سانحه موثر است.
اگر علایم فوق بیش از یک ماه تداوم یابد و منجر به اختلال در عملکرد کلی بیمار (شغلی، تحصیلی، رفتاری و...) شود باید نسبت به درمان آن اقدام نمود. برای درمان دارویی از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین مانند فلوکستین، ضدافسردگی های سه حلقهای مانند ایمیپرامین، سیتالوپرام، پروپرانولول و کلونیدین استفاده میشود.
پیشنهاد می شود تا آنجا که ممکن است درمان های روانشناختی متمرکز بر حادثه قبل از درمان دارویی بکار گرفته شوند.