فاجعه از آن جهت يک پديده اجتماعی است که نه تنها خود نتيجه آسيب پذيریهاي اجتماعی است بلکه باعث آسيبپذيریهاي ديگری نيز در اجتماعات محلی میشود. بدين جهت، بررسی اجتماعات محلی فاجعه زده حداقل از ديدگاه اجتماعی، در حقيقت شناخت دقيق آسيبپذيریهاي اجتماعی است.
از همين رو، زلزله، گروههاي آسيبپذير جديدی را به وجود آورده و در عين حال بهبرخی از آسيب پذيري ها در جامعه دامن ميزند. سالمندان،کودکان و زنان، آسيبپذيرترين گروه های جامعه هستند و فجايع همواره آسيبپذيری آنان را تشديد میکند.بافت اجتماعی و فرهنگی و تاريخی و سطح توسعه اقتصادی که پيش از زلزله نيز لزوماً نيازهاي اين گروه ها را به بهترين شکل برآورده نمیساخته است؛ مشکلات زنان، کودکان و سالمندان را پس از زلزله به طور عجيبی افزايشميدهد.
بنابراين، جنسيت درآسيبپذيری پس از واقعه نقش مهمی دارد. زنان بيش ازمردان در معرض آسيبهای مختلف قرار میگيرند.نا امنی، بی سرپرستی، مشکلات بهداشتی، فقدان منابع مالی و بیخانمانی، مخاطرات بيشتری براي زنان تا مردان به همراه دارد. حتی در خانوادههايی که کم و بيش سالم ماندهاند، حجم کار زنان پس از بحران را افزايش میيابد وشرايط کارخانگی بسيار سختتر از قبل میشود. دراينجا نيز ساختارها، آسيب پذيري ها و تفاوت هاي موجود در جامعه قبل از زلزله، پس از بحران، تقويت و تشديد میشود.
تشديد آسيبپذيري و متأسفانه آسيب پذيري های اجتماعی همواره از عواقب فجايع در اجتماعات محلی بودهاند. يکی از چالشهاياصلی در دوران پس از زلزله برای جامعه فاجعه زده نه تنها فراهم کردن شرايطی است که آسيبپذيری های اجتماعي تشديد نشوند، بلکه آسيبپذيری های گذشته نيزاز ميان برداشته شوند. فرصتی که بعد از هر فاجعه برای بهبود جامعه به دست ميآيد.
بسياری از کودکان به عنوان يکی از آسيب پذيرترين گروههای اجتماعي با از دست دادن پدر، مادر و يا هر دوی آن ها، دوستان و همبازیهاي خود و در نهايت تضعيف نهاد گرم خانه و خانواده که پيششرط رشد سالم آنها میباشد، آسيبپذيرتر شدند. فقدان محيط خانواده و مدرسه، ضربات روانی شديدی به کودکان وارد کرد که مطمئناً تا سال ها اثرات عميق روانی خود را برجای خواهد گذاشت.در عين حال کودکانی که به خاطر فقدانِ پدر و مادر مجبور به اقامت بااقوام شدند، آيندهای نه چندان روشن در انتظارشان است. در اثر زلزله نه تنها بسياری از کودکان از شرايط بهداشتی، آموزشي و پرورشی محروم ماندند، بلکه کودکان بسياری براي هميشه از داشتن چنين شرايطی محروم گشتند و در نتيجه گروهای آسيبپذير جديدی به وجود آمده است.
انواع آسيب پذيري زنان در سوانح طبيعی
ابعاد متفاوت آسيب پذيري زنان، که هر يک ريشه در عوامل مختلفی دارند، مقوله ديگری است که در بحث از آسيب پذيری زنان مي توان به آن پرداخت. در اين رابطه، آسيب پذيری زنان از منظرصاحب نظران مختلف، اقسام گوناگونی دارد. به عنوان نمونه، آيسان معتقداست که آسيب پذيری افراد در سوانح طبيعی در هشت حوزه اتفاق ميافتد که از بين آنها، هفت حوزه در مورد زنان مصداق دارد:
نوع آسيب پذيری | نمونه آسيب پذيری |
اقتصادی/مادی | فقدان دسترسی به منابع |
اجتماعی | عدم انسجام الگوهای اجتماعی |
فرهنگی | باورها و رسوم مشخص |
سياسی | دسترسی محدود به قدرت سياسی |
فيزيکی | ساختمان ضعيف يا افراد ضعيف |
آموزشی | فقدان دسترسی به دانش و اطلاعات |
نگرشی و انگيزشی | فقدان آگاهی عمومی |