خود را از خطرات فضاهای بسته نجات دهید
می گویند دانش، کلید قدرت است. در رابطه با فضاهای بسته، دانش به اضافه واکنش سریع به خطرات، کلید نجات یک کارگر است. در این مقاله، به خطراتی که کارگران در فضاهای بسته با آن مواجه می شوند، اشاره می شود. اگرچه قوانین بهداشت و ایمنی به سرعت در سال های اخیر بهبود یافته است، اما وظایفی مانند کار کردن در فضاهای بسته همچنان به عنوان شرایط خطرناک در نظر گرفته می شود و در نتیجه اقدامات احتیاطی باید انجام گیرد. کسانی که نیاز به کار در این شرایط را دارند، باید تمام تلاش خود را بکنند تا از خطرات موجود، همواره آگاه باشند.
تعریف فضای بسته
عبارتست از مکانی که در واقع بسته است، کار کردن در فضاهای بسته پر از خطرات مختلف می باشد. فردی که در این نوع فضاها مشغول به کار است، در معرض آسیب های جدی است، یا از طریق قرار گرفتن در معرض مواد خطرناک و یا از طریق شرایط خطرناکی که در داخل یا نزدیک به فضای بسته ممکن است بوجود آید. این مهم است که توجه داشته باشید فضای مورد نظر نباید به طور کامل برای کارگرانی که در معرض خطر قرار دارند، بسته باشد. لازم به ذکر است که مناطق نیمه بسته نیز در معرض خطرات مشابه هستند.
تعداد بسیاری خطرات مرتبط با کار در فضاهای بسته وجود دارد و حوادثی را نیز در پی دارد، از جراحات جزئی گرفته تا مرگ و میر. برخی از فضاهای بسته به راحتی قابل شناسایی هستند، مانند فاضلاب، مخازن ذخیره و تخلیه محصور.
برای کسانی که در فضاهای بسته یا در مجاورت آن فضاها مشغول به کار هستند، آگاهی از وضعیت وقوع حوادث غیر مترقبه بواسطه آن فضاها ضروری می باشد، به عنوان مثال بسته شدن ناگهانی تمامی ورودی ها حتی بعد از اتمام کار. در این شرایط بایستی یک نگرش آگاهانه نسبت به ایمنی و سلامت در محیط مربوطه، پرورش یابد.
از همان ابتدا، مهم است که مسئولیت های کارفرما شناسایی شود، همانطور که آنها مسئولیت مراقبت از کارمندانشان را دارند. مقررات مربوط به ایمنی و سلامت بایستی در راستای رفاه کارگران دنبال شود.
شغل های مربوط به فضاهای بسته
برای کسانی که از مکان های بسته هراس دارند، مفهوم کار کردن در فضای بسته برای آنها، تنها ترس و وحشت را تداعی می کند. در واقع، اعتقاد بر این است که حدود 2 درصد از جمعیت، احساس ترس شدید و غیر منطقی از محصور بودن دارند و از این رو، آنها از اینگونه محیط ها، تصوری پر از وحشت و ترس به همراه دارند.
خوشبختانه، اکثریت قریب به اتفاق افراد، نسبت به چنین محیط هایی احساس راحتی دارند و حتی به اندازه کافی هنگام کار کردن در چنین محیط هایی، آرامش نیز دارند.
تعدادی از صنایع هستند که نیاز به افرادی دارد که مایل به کار در چنین محیط هایی و با چنین شرایط سخت می باشد. برای مثال، کارگران معدن را به عنوان افرادی میشناسیم که همواره در محیط های تنگ و کم جا مشغول به کار هستند. با وجود پیشرفت های قابل توجه مربوط به ایمنی، استخراج معدن همچنان به صورت یک شغل بسیار خطرناک شناخته می شود. به منظور کار در معدن، بدون خطر، کارگران علاوه بر اینکه بایستی از لحاظ فیزیکی واجد شرایط باشند، همچنین باید همواره آگاه به تغییرات در محیطشان گردند.
در این حرفه، سالانه تعداد زیادی از کارگران کشته می شوند یا به صورت جدی مجروح می گردند. در عین حال که توصیه می شود از کار کردن در فضاهای بسته بپرهیزید، ولی در واقع ماهیت این نوع کار در مشاغل خاص، یک نوع ضرورت است.
این نوع فعالیت ها نیز بایستی از سوی افرادی متقبل شود؛ ولی در یک شیوه کاملا ایمن و به دور از خطر، به همراه اقداماتی که شرایط کاهش خطر و جلوگیری از بوجود آمدن شرایط خطرناک را به همراه دارد. در حالیکه کارفرما باید چنین خطراتی را به نمایندگی از کارکنانش مورد توجه قرار دهد، تمامی اشخاصی که در اینگونه محیط ها فعالیت می کنند بایستی از خطرات بالقوه که ممکن است با آنها مواجه شوند، کاملا آگاه باشند، به طوریکه در صورت لزوم اقدامات لازم را برای جلوگیری از آسیب های ممکن انجام دهند.
به حداقل رساندن خطرات موجود
برنامه ریزی های رو به جلو می تواند به کاهش نیاز به دوره های طولانی مدت از کار در محیط های بسته کمک کند. کار مورد نظر در محل، تنها زمانی باید انجام گیرد که کاملا ضروری و لازم باشد و با حفظ شرایط ایمن، از طریق ابزار کمکی می توان محیط بی خطرتری نیز فراهم کرد. به عنوان مثال، بجای ورود یک شخص به فضای بسته برای بررسی های مربوط به ایمنی، یک سیستم دوربین از راه دور می تواند برای بازرسی های داخلی استفاده شود.
این بسیار مهم است که هم کارفرما و هم کارمند، درک درستی از خطرات ممکن در محیط کار داشته باشند. در راستای به حداقل رساندن خطرات احتمالی، هر کارگر باید آموزش ببیند و یک معاینه برای بررسی سلامتی اش، انجام گیرد و در صورت بروز اتفاق و قرار گرفتن در معرض خطر، یک برنامه مشخص بصورت بجا و مناسب ارائه گردد، که اطمینان دهد از اینکه شخص می تواند به سرعت از شرایط خطر، خود را دور کند.
خطرات اصلی
در ادامه به نمونه هایی از خطرات اساسی اشاره شده است، از جمله فقدان اکسیژن، قرار گرفتن در معرض مواد سمی، مایعات و جامدات خطرناک، انفجار و آتش سوزی و خطرات خارجی.
- کمبود اکسیژن
هوا برای حفظ حیات ضروری است، بنابراین فقدان آن میتواند فوق العاده خطرناک باشد. کندن رفته رفته سطوح و نزدیک شدن به عمق، کارگران را در معرض کمبود هوا و در نتیجه خفگی قرار می دهد که اگر این مدت، طولانی تر شود، کشنده تر خواهد بود. در واقع کمبود اکسیژن می تواند از عوامل نشان دهنده خطرات دیگر باشد.
راه های زیرزمینی، واکنش های بین خاک و اکسیژن موجود در اتمسفر، می تواند باعث کاهش سطح اکسیژن گردد. واکنش های شیمیایی بین عناصر مانند گچ و سنگ آهک می تواند باعث تولید دی اکسیدکربن شود که ممکن است جایگزین هوای معمولی گردد. زمانی که فضای بسته، یک منطقه مانند جای نگهداری کشتی، یک کانتینر حمل و نقل و یا یک کامیون باشد، محموله ممکن است با هوای داخل واکنش نشان دهد و باعث تقلیل سطح اکسیژن و رسیدن به درجه خطرناکی از آن شود.
در مناطقی که چنین خطراتی، یک امکان طبیعی و ورود به چنین محیطی غیرقابل اجتناب است، بسیار مهم و اساسی است که فضای بسته مورد نظر از طریق سیستم های حفاظتی بجا و مناسب به طور مداوم نظارت شود تا از سقوط سطح اکسیژن جلوگیری گردد.
- قرار گرفتن در معرض گازهای سمی
علاوه بر شناسایی تقلیل اکسیژن، نظارت همچنین می تواند کارمندان را از وجود خطرات دیگر ناشی از کیفیت ضعیف هوا، آگاه کند و آنها را از قرار گرفتن در معرض گازهای سمی، دود و بخارات محافظت کند.
به عنوان مثال از مسائل پیش آمده اخیر می توان به داستانی اشاره کرد که براساس آن روزگاری پیش از این، قناری ها برای اینکه کارگران را از وجود خطرات آگاه کنند، استفاده می شدند. آنها به عنوان یک سیستم هشدار دهنده قدیمی برای گازهای سمی مانند مونوکسید کربن یا متان بکار می رفتند، در واقع این پرندگان وقتی در معرض این گازهای سمی قرار میگرفتند می مردند، قبل از اینکه کارگران معدن تحت تاثیر این گازهای خطرناک قرار گیرند. هرچه قدر اندازه پرنده کوچکتر بود، به منزله این بود که سطوح پایین تری از این گازها باعث مشکلات تنفسی می شدند.
در هر صورت، علائمی از پریشانی پرنده، نشان دهنده شرایط ناامن بود و امکان می داد تا فرصت کافی برای تهویه هوا یا خارج شدن از منطقه مورد نظر، ایجاد شود. کاربرد قناری ها در چنین مسئله ای در سال 1987، به نفع روش های جدیدتر کنار رفت، مانند آشکارسازهای گاز که با دست حمل می شدند و امروزه نیز کاربرد دارند.
از آنجایی که خطرات موجود در هوا می تواند بی رنگ، بی بو و بی مزه باشد، این روش های تشخیص در فضاهای بسته بسیار مهم هستند. بدین ترتیب کسانی که در این فضاها مشغول به کار هستند ممکن است از خطرات موجود مطلع نشوند و قبل از اینکه خطر مورد نظر شناسایی گردند، کارگران از هوش بروند.
- مایعات و جامدات
یک ویژگی مشترک فیلم های اکشن و ماجراجویی این است که قهرمان داستان در یک فضای بسته به دام می افتد که پس از آن، به سرعت فضای مربوطه با یک ماده مانند آب و یا شن و ماسه پر می شود. در حالیکه همواره در پرده سینما، در لحظه آخر قهرمان نجات پیدا می کند ولی در زندگی واقعی، شانس نجات قطعا تا این اندازه خوش بینانه نخواهد بود.
آب، شن، سنگ ریزه یا فاضلاب می تواند ناگهان درون یک فضای بسته پر شود و بدین صورت زندگی هر شخصی را که در این نوع مناطق کار می کند، به خطر بیاندازد. کارگران ممکن است زیر آوار گیر کنند و به دام بیفتند، یا همچنین یک سقوط می تواند باعث مسدود شدن درهای خروجی گردد و در چنین شرایطی ممکن است فرار امکان پذیر نباشد.
- آتش سوزی و انفجار
بخارات قابل اشتعال و یا اکسیژن بیش از اندازه می تواند آتش سوزی را گسترش دهد و یا باعث انفجار شود. در یک فضای بسته این موضوع می تواند منجر به مرگ و میر شود، بنابراین خطرات باید تا حد امکان به حداقل برسند. فرآورده های جانبی حاصل از کار مانند گرد و غبار باقیمانده نیز می توانند مشتعل گردند و علاوه بر این یک جرقه حتی می تواند کافی باشد تا یک آتش سوزی بزرگ حاصل کند. آتش یک تهدید آنی است، که با سوزاندن اکسیژن، ظرف چند دقیقه می تواند منجر به مرگ شود.
- تهدیدات ناشی از خطرات خارجی
تهدیدات موجود در فضاهای بسته اغلب سلامتی و ایمنی را تحت الشعاع خود قرار می دهد اما این مهم است که خطرات خارجی ناشی از آن را نیز در نظر بگیریم. کار مورد نظر ممکن است به فضای بسته محدود نشود و هر کاری که درست در بالای منطقه ای انجام می گیرد ممکن است مسائلی را برای کسانی که در زیر آن منطقه مشغول کار هستند، بوجود آورد. برای مثال، لرزش و ارتعاشات ممکن است باعث شود آوار بر روی فضای زیرین سقوط کند، برای مثال، ممکن است باعث آسیب به سر شخصی شود که در سطح پایین تر، مشغول به کار است.
اگر خروج، تنها از طریق یک ورودی محصور، قابل دسترس باشد، کاملا امکان دارد توسط شخصی که بیرون از فضای بسته مشغول به کار است، مسدود گردد. این در حالیست که افرادی که در آن منطقه مشغول کارند، ممکن است از آن شرایط انسداد آگاه نباشند. در شرایط اضطراری، برای فرار بایستی عجله نمود و چنین انسدادی می تواند عامل مرگ و میر شود.
ارزیابی خطر
خطراتی که پیش از این مشخص شد، خطرات واقعی برای آنهایی است که در فضاهای بسته مشغول به کار هستند، اما برنامه ریزی ها و طراحی های خاص می تواند در به حداقل رساندن این گونه خطرات کمک کند. براساس آیین نامه های مدیریت بهداشت و ایمنی در قوانین کار، شرکت ها موظف هستند برای تمامی فعالیت های کاری، یک ارزیابی مناسب و کافی از خطرات به انجام برسانند، تا تصمیم گیری شود که چه اقداماتی لازم است برای اینکه ایمنی کارگران تضمین گردد.
جایی که به کار در فضای بسته مربوط می شود، یک ارزیابی خطر، باید خطرات موجود را شناسایی، خطرات بالقوه را تجزیه و تحلیل و اقدامات احتیاطی لازم را تعیین کند.
ارزیابی خطر باید کار موجود، محیط کار، مصالح کار، ابزار مورد استفاده و صلاحیت افرادی که قرار است آن کار را انجام دهند، و ترتیباتی که باید برای یک موقعیت فرار اضطراری اتخاذ شود، همه و همه را مورد توجه قرار دهد.
در نظر گرفتن چنین ملاحظاتی قبل از شروع کار، تضمین می کند که برنامه ریزی ها و طراحی ها قبل از وقوع هرگونه خطری، به صورت بجا و مناسب اجرا می گردد. متاسفانه، با تمام این برنامه ریزی ها، در بسیاری از شرایط اضطراری، اغلب برای اجرای این برنامه ها در محل وقوع حادثه یا رخداد مربوطه، خیلی دیر می شود.
نتایج حاصل از ارزیابی خطر، باید در نهایت به شناسایی اقدامات احتیاطی که قرار است انجام شود، کمک کند که به نوبه خود به کاهش آسیب ها و جراحات می انجامد. این نتایج به طور کامل وابسته به فضای بسته مورد نظر و ماهیت کار است.
این بسیار حیاتی و مهم است که در ارزیابی مورد نظر، روشی را که در آن، کار شکل میگیرد و به تکامل می رسد، مورد توجه قرار گیرد. فضای مورد نظر ممکن است کم و بیش بسته شود، در واقع با پیشرفت کار، خطرات مربوطه نیز تغییر می کنند. ممکن است خطراتی که به شکل اجمالی مطرح شد، با شروع کار بیشتر شناخته شوند یا ربطی به کار مورد نظر نداشته باشند. با به حساب آوردن همه خطرات ممکن، ایمنی کارگران در طول مدت کار حفظ می گردد.
یک ارزیابی خطر همچنین باید ناسازگاری های یک توانایی را نیز در نظر بگیرد و همچنین مهارت ها و تخصص های مربوط به کار مورد نظر را مورد توجه قرار دهد. با تجربه و آموزش، یک خطر ممکن است به سرعت تقلیل یابد، اما جایی که کارگران فاقد چنین تخصصی باشند، اقدامات لازم باید انجام گیرد. یک ارزیابی خطر باید مناطقی را که فاقد تجربه هستند، شناسایی کند و آموزش های لازم باید به صورت بجا و مناسب برای تضمین سلامتی و رفاه کارگران، اجرا گردد.
جایی که خطرات با موفقیت شناسایی می شوند، یک سیستم کاری ایمن می تواند بکار گرفته شود که از خطرات موجود در محل کار پیشگیری کند. پس از شناسایی، نوبت به اقدامات احتیاطی می رسد، بسیار مهم و حیاتی است که کارفرمایان آن اقدامات را به مرحله اجرا در آوردند. همه کسانی که مشغول به کار در یا نزدیک یک فضای بسته هستند، باید به طور کامل آموزش ببینند، این بدان معناست که در مواقع خطر اطمینان حاصل شود که افراد نه تنها به خوبی می دانند که چه کار کنند بلکه آنها ایمن ترین راه را برای نجات خود پیدا خواهند کرد.
چنین آماده سازی می تواند به جلوگیری از ترس و وحشت کمک کند، هم برای افرادی که در معرض خطر هستند و هم برای نجات دهندگان آنها. این بسیار مهم است که در صورت بروز اتفاق، یک شیوه سنجیده و حساب شده بکار گرفته شود. به عنوان مثال، غریزه انسانی باعث می شود شخصی برای نجات کارگری که گرفتار هوای سمی شده، بشتابد، ولی بعد از آن، شخص نجات دهنده خود نیز گرفتار همین مشکل خواهد شد. با وجود بهترین نیات، در چنین شرایطی بهتر است فقط منتظر کسی باشید که دارای تجهیزات ایمنی تایید شده است. هرگونه عجله در انجام اقدامات، بدون در نظر گرفتن ایمنی نه تنها باعث نجات کسی نمی گردد بلکه باعث افزایش خطرات بیشتری نیز می شود.
تجهیزات حفاظتی
به دلیل خطرات فراگیر موجود، در حین کار کردن در فضاهای بسته، کارفرمایان برای محافظت از کارکنان خود و افراد دیگر در برابر جراحات و آسیب های موجود، وظایف قانونی دارند. به منظور محافظت از پرسنل، کارفرمایان باید ارزیابی های مربوط به خطرات موجود را اجرا کنند و متناسب با آن ارزیابی ها، تجهیزات حفاظت فردی (PPE) مناسب را برای محافظت از هر یک از کارکنان در مقابل خطرات مرتبط با وظایفشان، مهیا کنند. بازرسان و مهندسان باید هرگونه سازه ها و ماشین آلات را برای حصول اطمینان از اینکه کار با آن تجهیزات بی خطر و ایمن است، بررسی و معاینه کنند.
متاسفانه، همه کارفرمایان، به اندازه ای که باید، از اقدامات احتیاطی و ایمنی آگاه نمی باشند. گاهی این بدین معناست که کارکنان فاقد تجهیزات ایمنی کافی وآموزش های مورد نیاز می باشند، که بعدها می تواند منجر به بروز صدمات جبران ناپذیر و حتی مرگ شود. بدین ترتیب مهم است که مدیران و کارفرمایان، تمامی اقدامات لازم را در جهت به حداقل رساندن این خطرات و برای جلوگیری از وقوع هرگونه آسیب، بکار گیرند.
برخورد با حوادث
وقتی حوادث رخ می دهند، علت آنها، اغلب ریشه در غفلت دارد. فقدان تجهیزات مناسب و آموزش های ناکافی منجر به آسیب های جدی و در برخی موارد مرگ و میر می گردد. به عنوان مثال، در صورتی که یک آتش سوزی گسترش پیدا کند، اغلب بدین علت است که در پیاده کردن عملیات ایمنی بجا و مرتبط، دچار ناتوانی و قصور شده ایم.
کارفرمایان برای محافظت از شما، در شرایطی که مشغول کار در محیط هایی مانند فضای بسته هستید، دارای یک وظیفه قانونی می باشند. متاسفانه، بسیاری از کارفرمایان همچنان شیوه های خطرناک را بکار می گیرند که به هیچ وجه مطابق با قوانین و مقررات ایمنی و سلامت حاضر، نیست. برخی از کارفرمایان ممکن است بخاطر صرفه جویی در هزینه ها، از ارائه تجهیزات حفاظتی امتناع کنند، یا ممکن است برخی نیز باشند که از متخصصان مجرب برای بازرسی لوازم، تجهیزات و ماشین آلات استفاده نکنند و برخی نیز ممکن است برای آموزش کارکنانشان کاملا غفلت کنند.
در مواردی مثل این، کارفرمایان مسئول بوجود آمدن آسیب ها و جراحات وارده هستند، زیرا آنها وظیفه خود را به منظور فراهم کردن ابزار و وسایل محافظتی مورد نیاز برای به حداقل رساندن آسیب ها و خطرات ممکن، به خوبی انجام نمی دهند. در صورتی که سهل انگاری ثابت شود، شخصی که دچار آسیب شده است می تواند ادعای جبران خسارت کند.
در راستای موارد گفته شده در رابطه با فضاهای بسته، یک مشاوره حقوقی برای آسیب های جدی، میگوید: «این به کارمند احساس آرامش می دهد که کارفرمایش از خطراتی که او در حین کار در فضاهای بسته با آن مواجه است آگاه باشد و به نفع او عمل کند». متاسفانه مواردی مشاهده می شود که در آنها، صرفه جویی در هزینه ها بر فراهم نمودن ایمنی و رفاه، اولویت دارد. بسیاری از ادعاهای مربوط به جراحات شخصی که من شاهد بودم، براحتی می توانست با درک درستی از اصول بهداشتی و ایمنی توسط هم کارفرما و هم کارمند، ریشه کن شود. بهتر است از همان ابتدا این اقدامات را بجا و درست عملی کنیم تا اینکه خسارات جبران ناپذیری بعد از وقوع یک حادثه وارد نگردد.
«شما با بیان خواسته هایتان چیزی را از دست نمی دهید. در صورتی که فکر میکنید آموزش های مربوط به شما به اندازه کافی خوب نیست، با کارفرمای خود صحبت کنید زیرا در صورت جبران نکردن کاستی ها، ممکن است شما در معرض خطرات جدی قرار گیرید.»
نتیجه
تاثیر یک حادثه می تواند از خستگی، درد و آسیب گرفته تا ناتوان کنندگی یا کشندگی باشد. اینکه آیا یک کارگر متحمل ضربه به سر ناشی از سقوط آوار شود یا در معرض گازهای سمی قرار بگیرد، به احتمال زیاد مدتی از کار بیکار می گردد که این مسئله می تواند منجر به از دست دادن میزان قابل توجهی از درآمد شرکت گردد. کارگران همچنین ممکن است آثار منفی بسیاری را متحمل شوند در صورتی که از طرف کارفرمای مورد اعتمادشان سرخورده شوند، و ممکن است خودشان را نیز سرزنش کنند. این بسیار مهم است، اگر شخصی در فضاهای بسته مشغول به کار است، از خطراتی که ممکن است با آنها مواجه شود به طور کامل آگاه باشد. پروتکل های اورژانسی باید بوسیله هر یک از کارگران تمرین گردد تا آنها به طور کامل با آن موقعیت ها عجین شوند، به طوریکه اگر تصادفی رخ دهد، واکنش خودکار و بجا از خود نشان دهند.